سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اسلام را چنان وصف کنم که کس پیش از من نکرده است . اسلام گردن نهادن است و گردن نهادن یقین داشتن ، و یقین داشتن راست انگاشتن ، و راست انگاشتن بر خود لازم ساختن ، و بر خود لازم ساختن انجام دادن ، و انجام دادن به کار نیک پرداختن . [نهج البلاغه]
سرباز نبرد نرم
 
 RSS |صفحه اصلی|ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» موضوع انشاء: انگیزه شما از طلبگی

انگیزه شما از اینکه شغل روحانیت را انتخاب کردید چیست؟

خدا را شکر که ما را در زمانی آفرید که دم روح اللهی ابرمردی چون خمینی کبیر در غیاب حجت حق، روان مرده جامعه مان را زندگانی بخشید و سرداب تاریک وجود ملتمان را که در اثر ظلم‌های 2500ساله، همچون زندانی ظلمانی شده بود با نور ایمان روشنی بخشید و از منجلاب فساد و تباهی‌ها رهایی بخشید. و خدا را شاکرم که نظام الاهی‌اش را پس از وجود دُرگونه‌اش حفظ کرد.

اقیانوس بی‌کرانه‌یِ اندیشه گاه می‌رسد که اندیشه آدمی را به فراسوی مادیات سوق می‌دهد و انسان را در ذهن به پرسش‌هایی از نفس مجبور می‌کند. آدمی در این لحظه است که با خود می گوید راستی تو کیستی و از کجا آمدی و هستی‌ات از کدامین وجود است؟ برای چه خلق شده و چه باید در قبال زندگی‌ات انجام دهی!؟

فطرت انسان‌ها که شالوده این پرسش‌ها می‌باشد خود با کمک نیروی عاقله، آدمی را راهنمایی می‌نماید و این خود آدمی است که باید با مهار هوا و هوس، لجام خود را به دست قوه‌یِ عاقله بدهد و قدرت عقلانی با کمک انگیزه‌های فطری، مرکبی رهوار برایش پدیدار نماین که با آن آدمی به سوی کمال مطلق سوق داده‌شوند.
از آنجا که هر انسانی مطابق آموزه‌های شرع مبین، وظایفی کلی که در اصول و فروع دین آمده‌است بر عهده دارد، لذا هر کس باید به طریق اولی به پرورش جامعه الهی‌انسانی اقدام نماید و در ساختن مدینه فاضله سهمی از امور را عهده دار شود؛ که البته طریق اولی را وجدان آدمی مشخص می‌کند.

پس بررسی در مورد حِرف و مشاغل گوناگون و کند و کاو در مورد انتخاب راه مناسب خدمت، به این نتیجه رسیدم که ساختن مدینه فاضله تنها از یک طریق ممکن است و آن بیدار ساختن وجدان‌های آزاده و پاک از طریق فراگیری علوم و معارف و اخلاق اسلامی است. لذا بر آن شدم که این شغل مقدس را در ظل توجّهات حضرت باری‌تعالی در جهت نیل به هدف انتخاب نمایم و جدّ و کوششم را در این راه به نحو اکمل ابراز دارم؛ و اگر در سایه‌یِ تلاشم افرادی را به راه راست رهنمون نکردم، که امیدوارم به این کمال پیروزی نایل آیم، حدّاقل پرده‌های حجاب را از جلوی چشمان خویش بردارم و راه حقّ و حقیقت را از باطل و فسق تشخیص دهم.

اگر می‌توانستم با همه طلاب صحبت نمایم این جمله را می‌گفتم:
«حال که به این  محل مقدس پا گذاشته‌اید قصد قربت کنید و از احدیت تقاضای توفیق ودوری از خودپرستی را خواهان شوید.»

در راه خود اوّل ز خودم بی‌خود کن
بی‌خود چو شدم ز خود به خود راهم ده

ان‌شاءالله خداوند همه ما را در مسیر آرمان‌های امامان که همانا اطاعت محض از مقام معظم رهبری فرزند رشید امام و امّت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌باشد قرار دهد و توفیق روزافزون ترک معصیت و افزودن بر کمالات ارزانیمان بدارد.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
قم المقدسه، سعید نصراللهی نسب
مهرماه 1368شمسی ـ مدرسه کرمانی‌ها روزهای نخست طلبگی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( دوشنبه 95/12/16 :: ساعت 6:51 عصر )
»» با دلی پر خون و قلبی شکسته

نامه امام به آقای منتظری + چند تذکر

زمان: 6 فروردین 1368 / 18 شعبان 1409
مکان: تهران، جماران
موضوع: «عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی»
مخاطب: منتظری، حسینعلی

بسم الله الرحمن الرحیم


جناب آقای منتظری


با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید - که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند - با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:
1- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان - روحی له الفداء - و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.
من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست اوست. والسلام.
یکشنبه 6 / 1 / 68
روح الله الموسوی الخمینی

صحیفه امام خمینی  جلد 21 صفحه 330

توضیح ضروری

چرا ضروری دیدیم که نامه 6 / 1 / 68 امام راحل در مورد دلایلِ عزل آقای منتظری را منتشر کنیم؟ (پست قبلی) https://t.me/arzesh57/1467

بدیهی است که شخصیت فوق الذکر مطرود و مبغوض امام است.

قطعاً در زمان امام عده‌ای علیرغم نظر مخالف امام با قائم مقامی آقای منتظری باز هم نقش‌آفرینِ این اتنخاب بودند!!!

باید دید که آن نقش آفرینان از رهبری چنین فرد ضعیفی چه چیزی عایدشان می‌شد!؟

در زمان امام احدی از منتسبین و نزدیکان امام و دیگران جرأت عرض اندام در مقابل تصمیم امام نداشتند.

پس از امام، عده‌ای از مدعیان دو آتشه خط امام بنا به اغراضی در صددِ تطهیرِ آقای منتظری برآمدند...

با کاوشی نه چندان زمانبر می‌توانید به فهرستی از افراد مدعی خط امام برسید که  بعد از  امام در صددِ احیای آقای منتظری و علم کردن آن در مقابل نظام بر آمدند.

آیا این جماعت در ادعایشان مبنی بر امام‌دوستی صادق‌اند؟

سربسته بگوییم این روزها، این پیام امام و کاوشی که شما خواهید کرد به ضمیمه مواضع آقا، آنچنان بصیرتی به انسان خواهد داد که طعم شیرینش سالها فراموشتان نخواهد شد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( دوشنبه 95/11/4 :: ساعت 3:9 عصر )
»» جشنواره تملّق!!!

?? این روزها شاهد اوج تملّق بودیم و کتمان حقیقت. رگه‌هایِ غربت و تنهایی ولیّ، این روزها به وضوح مشخّص شد، خاصه اینکه معظّم لّه این روزها برای اینکه تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب تحریف نگردد، از روش امام سجاد که در قالب دعا حقایق را به مردم عصر خویش گفتند بهره بردند و در قالب پیام و نماز که هر دو لبریز از دعا بودند نشانه‌هایی برای حق جویان به ودیعت نهادند...

?? آیه زیر و شأن نزول آن تقدیم به کسانی که از چاپلوسی‌ها و حق‌پوشی‌های این چند روزه، دلشان را غم گرفته... بیشتر توضیح ندهم...

?? إنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى? مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ? أُولَ?ئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (بقره ـ 159)

? برخی از مسلمانان همچون «معاذبن جبل» و «سعدبن معاذ» و «خارجة بن زید»، پرسشهایی از دانشمندان یهود  در بارة مطالبی از تورات که ارتباط با ظهور پیامبرصلی الله علیه وآله داشت کردند، آنها واقع مطلب را کتمان نمودند و از توضیح آنها خودداری می‎کردند، آیه فوق در باره آنها نازل شد و مسئولیت کتمان حق را به آنها گوشزد کرد.

? گرچه روی سخن در این آیه (طبق شأن نزول) به علمای یهود است ولی این معنا، هرگز مفهوم آیه را که یک حکم کلی و عمومی در بارة کتمان کنندگان حق بیان می‎کند محدود نخواهد کرد. آیه فوق این افراد را با شدیدترین لحن مورد سرزنش قرار داده، می‎گوید کسانی که با دلائل روشن آیات هدایت را کتمان می‎کنند خداوند آنها را لعنت می‎کند، نه فقط خدا بلکه همه لعنت کنندگان نیز آنها را لعنت می‎کنند.

??البته آیه بعد فضا را عوض می‌کند تا بشارتی باشد برای توبه کنندگانِ از این پلشتی...

کلمات کلیدی??
#اللهم_اعف_عنه_و_عنا
#هاشمی_رفسنجانی

?? مطالب بیشتر در این موضوع??
https://telegram.me/joinchat/A4MpEDxC8WW1Vr0U40nN1A

http://yon.ir/2Em1



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( چهارشنبه 95/10/22 :: ساعت 11:29 صبح )
»» کانال تلگرام شاگران استاد عالی

http://s8.picofile.com/file/8280807476/photo_2017_01_01_14_54_09.jpgکانال تلگرام شاگردان استاد مسعود عالی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( یکشنبه 95/10/12 :: ساعت 2:54 عصر )
»» کتاب بهتر است یا...!؟ قضاوت با شما

تا حالا به این مطلب فکر کردید که این حجم وسیع از مطالب مفید و سودمند که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست میشود از کجا آمده...!؟ (لحظه‌ای تأمّل...) بله درست حدس زدید... افراد فرهیخته‌ای هستند که برای اولین بار مبادرت به نوشتن یک پست کرده و آن را به اشتراک می‌گذارند... کمی هم که عقب‌تر برویم می‌رسیم به این نکته که این افراد این همه معلومات زیبا را از دل هزاران #کتاب بیرون کشیده‌اند... حالا شما قضاوت کنید که هر یک از ما چه سهمی از وقتمان را صرف شبکه‌های اجتماعی می‌کنیم و چه میزان صرف مطالعه این همه کتاب سودمند...!؟ از قرآن و نهج البلاغه و صحیفه بگیر برو تا رمان‌های قوی غرب و شرق و کتب شهید مطهری و کتب دفاع مقدس و تاریخی و ده ها عنوان دیگر...؟

بعد از اینجا در لینک زیر منتشر شد.

?? واو به واو ??
https://telegram.me/joinchat/ClgiDEB5_5tlw6W5tlEWew



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( جمعه 95/9/19 :: ساعت 6:50 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نکته یِ مهمی در باب شیعه گی!
پینگیلیسم سیاسی!
راز سانسور مارادونا
نیازمند گروه خون عشق مثبت
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
همیشه وقت رفتنهای هر روزه
کریم الصفح
پاییز پر خزان
زندگی به سبک گل
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
و ما امّا کران تا کران کر
#دیوانه گی_شبانه، این قسمت چرا به این درخت می گویند بید مجنون!؟
وای از این کتاب
تو به تاریکی عادت نکن
کمتر شنیده شده در باب تقوا
[همه عناوین(142)]