امشب 25/8/1393 توفیقی دست داد تا بعد از خواندن نماز در پارکنگ سینما به اتفاق خانواده این فیلم را دیدیم. اولا دست مریزاد می گویم به عواملش (هر چند خیلی بهتر از این عم می توانست باشد) و ثانیاً حرف پیرامون ایر فیلم زیاد است، اما یک نکته که در مرور حواشی این فیلم به ذهنم تبادر کرد این بود که پارسال قرار بود در جشنواره فجر92 جایزه ای از سوی رئیس جمهمور به فیلمی که از نظر ایشان دارای امتیاراتی هست بدهند. البته ما ندانستیم چه شاخصه هایی مد نظر ایشان بود. اما به هر تقدیر ایشان دیده یا ندیده، شخصاً یا با نظر مشاوران هیچ فیلمی را شایسته دریافت جایزه ویژه ندیدند و من امشب اما با خود گفتم: بسی سعادت می خواهد فیلمی مثل «چ» و «شیار143» را کسی ببیند چه رسد به برگزیدنشان و تقدیر نمودنشان... اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً

این مناجات تقریباً در همه لشکرها و مقرها سحرگاهان حدود یک ساعت به اذان پخش می شد تا شیران روز شبانه با خدای خویش نرد عشق بازند.

(با نوای دلنشین حاج منصور نورایی)

برای دریافت اینجا کلیک فرمایید.

سلام

می خواستم ببینم چکار کنم نماز اول وقت ترک نشه؟

می خواستم بدونم چکار کنم تو نماز حواسم پرت نشه؟

السلام

در خصوص سؤالی که فرمودید، چند نکته را به اختصار ذکر می کنم تا خدای نکرده از سؤال کردن پشیمان نشوید.

1. اولاً مسؤول اینگونه سؤالها باید کسی باشد که خودش راه را رفته باشد. (می توان سراغ گرفت بلد کوهی را که قله ای را راهنما باشد که خودش از فتح آن عاجز مانده باشد!)

2. پس مطالبی را که عرض می کنم حاصل تجارب شخصی و اندوخته هایی است که از اساتیدم کتباً و شفاهاً فرا گرفته ام.

3. آیا می دانید هر چه انسان بهتر شود، بیشتر شرمنده خدا می شود. (مثل کودک خردسالی که برخوردش با پدرش و نزدیکانش و مثلا رهبر و امام جامعه یکسان است اما هر چه که بزرگتر می شود و فهم بیشتری پیدا می کند خود را شرمنده رفتار گذشته اش می بیند.)

4. آیا می دانید اگر مقید باشیم نماز را به شکل صحیح انجام دهیم (یعنی با وضو و قراءت صحیح و طمأنینه و آرامش) انجام دهیم حتی اگر ناخواسته حواسمان به هر چیز و ناچیزی پرت شود باز هم نماز بخشی از خاصیت خودش را دارد!؟ دلیلش هم این است که روح نماز به مانند سایر عبادات برای تذکر و احیای روحیه بنده بودن ما می باشد؛ به این معنا که انجام نماز یعنی دادن این پیام به خالق هستی که: آقاجون من بنده تو ام و یادم نرفته و ببین چطور ذلیلانه هر روز پنج نوبت برایت خم و راست می شوم و اگر تأخیر هم می کنم در دایره اجازه تو است. (مگر خود خدا اجازه نداده که نماز را می توان تا آخر وقت خواند)

5. هر چه قدر ما خود را بدهکارتر به خدا بدانیم شرمنده تر می شویم و نسبت به رعایت خواسته های او دقیق تر می شویم.(مثالش را شما بزنید که ببینم منظورم رو متوجه شدید یا نه!؟)

6. از پدر و مادرتون بخواهید که براتون دعا کنند.

7.هیچ وقت خودتون رو در مقابل خدا و بندگان خدا عددی به حساب نیاورید و اگر علم و کمالی هم دارید اولا آن را هم نعمت خدا بدانید و ثانیاً در مسیر خدمت به مردم قرار دهید.

8. بدانید اجازه و رضایت دو چیز جدا از هم هستند. و مهم است که ما رضایت پدر و مادرمان را تحصیل کنیم نه فقطاجازه آنها را. (البته حواسمان باشد اجازه و رضایت خدا و رسول و ائمه مقدم است.)

9. امیدوارم خسته نشده باشید.

10التماس دعا

 تحولی که انقلاب حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی در عالم به طور عام، و در کشور ما به طور خاص به وجود آورد به قدری عظیم و بنیادین است که ساعتها می توان در مورد  آن حرف زد که اصلا بنای ما بر آن نیست و فقط چند اشاره گذرا جهت نتیجه گیری موضوع به چند نکته خواهیم داشت.
پرده اول:
 آنچه مسلم است عده ای در داخل و عده ای در خارج، منافعشان به خطر افتاد و از جایگاهی که داشتند به زیر کشیده شدند. برخی از ایشان از کشور  گریختند و عده ای هم که در کشور ماندند بعضاً زیر چتر گروهک ها و سازمان هایی نظیر منافقین خلق و... رفتاری خصمانه پیش گرفتند.  البته  در  مواردی که قصد براندازی خود را برملا کردند، ضربه سهمگینی از نظام بر آنها وارد آمد  .
پرده دوم:
در قضیه قتل عثمان که به گواه تاریخ و تصریح حضرت امیر در متن نهج البلاغه که می فرمایند حمایتم از عثمان تا بدانجا پیش رفت که «خشیتُ أن أکونَ آثماً» جنگ روانی را به صورتی اداره کردند که نوک پیکان اتهام را به سمت علی علیه السلام، نشانه رفته و  غائله غم انگیز جمل را براه انداختند.
پرده سوم:
گذشت تا قصه کربلا پیش آمد دشمن اینجا را صداقت به خرج داد و علت اصلی قضیه را لو داد که ای حسین! قصد جانت را کرده ایم «بُغضاًلِأبیک» و به طور خلاصه «احقاداً بدریةً و خیبریةً و حنینیة» همه در کربلا سر باز کرد. در این رابطه سخن از نقش امیرالمومنین علیه السلام  بسیار است اما به دو نکته اشاره می کنم.
اینکه حضرت سران شرک و کفر و را به خاک مذلت کشاند یک طرف، که به طور حتم کینه عده ای را به دنبال داشته و مترصد فرصتی بودند برای انتقام؛حال از خودش نشد از پسرش، الی یوم القیامة؛ و از طرف دیگر در بین صفوف مسلمین هم عده ای که بویی از شجاعت نبرده بودند و نور ایمان دردلشان رسوخ نکرده بود به جای اینکه از حماسه آفرینی های امیرالمؤمنین علیه السلام  شاد گردند و او را اسوه ی خویش قرار دهند، آتش حسادت در دلشان شعله ور شد و آنها نیز گفتند ما نخواهیم گذاشت که علی به سروری ما برسد و دیدیم و می بینم که چه کردند و چه می کنند.
پرده چهارم:
و اما پرده چهارم که در واقع این پرده همیشه تکرار می شود و بصیرت و جهاد بصیرت افزای ما را می طلبد همین قضیه موسوم به اسیدپاشی است که درست همزمان با بررسی طرح امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شورای اسلامی مطرح می گردد.  اینجا نیز دشمن مترصد فرصت است تا به انقلاب ضربه بزند و عناصری که کینه نظام را در دل دارند مترصدانه دست به تحریک عامه مردم از همه جا بی خبر و بعضاً تحت تأثیر رسانه های آن سوی مرزها بزنند. و اینجاست که ما باید به هوش باشیم به ویژه طلاب عزیز این تهدید و بحران را به فرصتی برای روشن گری تبدیل کنند و ان شاء الله به حق قهرمان نافذالبصیره ی عاشورا حضرت عباس علیه السلام  آحاد ملت ما، به مراتبی از بصیرت عاشورایی دست یابند.

و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین
والسلام
سعید نصراللهی نسب
1393/8/5