سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با هر آدمى دو فرشته است که او را مى‏پایند و چون قدر الهى رسد بدان واگذارش نمایند ، و مدت زندگانى که براى انسان است چون سپرى وى را نگهبان است . [نهج البلاغه]
سرباز نبرد نرم
 
 RSS |صفحه اصلی|ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عبرتی از صفین برای امروز

نقشه جنگ صفین

این روزها در گرماگرم مناظرات و بگو مگوها بر سر مذاکرات هسته ای، جدای از مواضع گاهی افراط آمیز و گاهی برخاسته از تفکرات تفریطی، از خیلی ها می شنویم که:

اصل مذاکره و تیم مذاکره کننده مورد حمایت و تأیید رهبری است.

ما هم جمله ی فوق را قبول داریم اما به این بهانه می خواهیم گریزی به تاریخ داشته باشیم و مثالی بزنیم تا بصیرتمان افزوده گردد تا از بند افراط و تفریط در تحلیل های این روزها رهایی یابیم:

از ماجرای حکمیت در جنگ صفین که به خوبی مطلعید!؟

طرفداران نظریه حکمیت، کار را به جایی رساندند تا بالاخره امام و ولی زمان مجبور شدند به آن تن داده و به تعبیر امروزی آن را امضا کنند.

اما سؤال اینجاست:

اگر تفکر مالک اشتر در لشکر امام دارای کثرت بود و بخش معتنابهی از اصحاب، بصیرتی مالک گونه داشتند آیا
امروز قصه ی غمبار حکمیت، برگی از کتاب غصه های مولای ما بود!؟

پس عزیزان بیایید برای ولی مالک باشیم... تا پیروزی نهایی در میادین «صفین»گونه ای که برای انقلاب پیش می آید در واپسین لحظات عبور از پیچ تاریخ، با شکست و زبونی عوض نگردد.

باز هم تأکید می کنم نوشته ام به هیچ وجه در مقام رد یا تایید مذاکرات اخیر نیست و تنها خواستم اشاره ای داشته باشم تا خدای نکرده غفلت به سراغمان نیاید و اماممان تنها نماند. 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( سه شنبه 94/1/18 :: ساعت 12:15 صبح )
»» #LETTER4U

  • In the name of God, the Beneficent the Merciful

    To the Youth in Europe and North America,

    The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

    I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

    I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

    Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

    The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

    By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

    You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

    My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

    I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

    Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

    Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

    I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

    Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

    Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

    Seyyed Ali Khamenei
    21st Jan. 2015
  • http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28731/index.html#en


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( یکشنبه 93/11/5 :: ساعت 10:35 عصر )
»» اهالی انصاف نظر بدهند لطفاً

آرم صدا و سیما

آیا در این فقره ی بالخصوص که ذیلا ذکر می شود حضرت آقا امری کرده اند که بگوییم مخاطبینش امر ایشان را نادیده گرفته اند؟ یعنی احتمال این را هم نباید بدهیم رهبر عزیزمان ابتدا دستور بررسی می دهند!؟

و اما آن فقره:

قائل: من در ادامه عرایضم در آن دیدار گفتم، امام فرمود: «میزان رای ملت است» ده‌ها هزار پیامک از مردم وجود دارد که گفتند این برنامه را در ساعت 9 و 10 شب پخش کنید، حرف‌های خوبی زده می‌شود... در ساعتی باشد که همسرمان و بچه‌هامان در منزل هستند و بتوانند این برنامه را ببینند. چرا یک بعدازظهر پخش می‌شود؟ این هم رأی ملت؟! ولی آقایان می‌گویند که نه! شب باید سریال و فوتبال پخش شود و برنامه‌های مذهبی که خود مردم هم می‌خواهند نباید پخش کنیم که در همین هنگام آقا به آقای حسین محمدی گفتند « آقای محمدی به آقای ضرغامی بگویید که چرا این برنامه را در شب پخش نمی‌کنند و من این برنامه را دیده ام؛ برنامه خوبی است». اما شما دیده‌اید از ماه رمضان تا حالا کسانی که سنگ ولایت به سینه می‌زنند و می‌گویند «ما همه سرباز تواییم» این برنامه را شب پخش کرده باشند؟ این دستور ولایت و این دستور رهبر معظم! دیگر در جلسه حضور داشتم و نقل مستقیم است که می‌گویم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( شنبه 93/2/27 :: ساعت 12:35 عصر )
»» نامه ای به سمت خدا + جدول رصد و لینک اخبار

نامه به کارشناسان مخترم سمت خدا و سایرین

محل ثبت نظر شما

لوگوی سمت خدا

متن پیاده شده سخنان حاج آقا ماندگاری در سمت خدا 1393/2/24

اعتقاد ما این است که در یک خانواده وقتی همه می خواهند به تکلیف شان عمل کنند، گاهی اختلافاتی (اختلاف برداشت ،سوء نظر یا کم کاری )پیش می آید. دشمن می تواند در این حالت طمع کند و به افراد درون خانه یعنی پدر یا مادر یا خواهر یا برادر، می گوید که من به شما کمک می کنم. اگر افراد این خانواده ناشی باشند زیر بیرق دشمن می روند و خانواده ازهم می پاشد ولی اگر عاقل باشند، اجازه نمی دهند که دشمن در خانواده ی آنها دخالت کند و می گویند که ما خواهر و برادر یا ... هستیم و خودمان مشکلات را حل می کنیم. در زمان حکومتی ، علما با حکومت مشکل پیدا کرده بودند. یکی از علما  موضع گیری تندی علیه حکومت کرده بود. سفارت انگلستان ( انگلیس این پیر مکار)به این عالم پیام داد که ما از شما حمایت می کنیم و پرچم مان را بالای سر شما می گذاریم تا شما هر چه می خواهید در مورد حکومت بگویید. عالم گفت: شما غلط می کنید که می خواهید پرچم حمایت برای من بگذارید. ما هرچقدر با مسئولین مشکل داشته باشیم، این یک مسئله ی درون کشور است و خودمان آنرا حل می کنیم. شما نمی خواهید محض رضای خدا موش بگیرید. شما دنبال منافع خودتان هستید.

در این ماه های اخیر نسبت به یک سری مسائلی که در برنامه ی سمت خدا مطرح بوده  ( در کارگردانی، مدیریت ،تهیه کنندگی، اجرا و نظرات کارشناسی و مباحثی که بوده)، در درون خانواده ی صدا و سیما اختلاف سلیقه و کوتاهی هایی پیش آمده، تصمیم گیری هایی شده و دارد مسائلی دنبال می شود. متاسفانه این مسائل به بیرون از این خانواده درز پیدا کرده ،البته ما نمی خواهیم بگوییم :هر کس که اظهار نظر کرده دشمن است، ولی دشمنان می خواهند از این آب گِل آلود، ماهی بگیرند. دشمنان نظام انقلاب اسلامی باید این آرزو را به گور ببرند که ما با هم اختلاف داشته باشیم. آنها غلط کرده اند که بخواهند از افرادی که انتقاد کرده اند، حمایت کنند. زیرا یکی از منتقدین من بوده‌ام. من حدود بیست سال است که در صدا و سیما هستم. تهیه کننده، کارگردان، رئیس شبکه و... همه یک خانواده هستند. ما اعتقاد داریم که این خانواده، خانواده ی نظام مقدس جمهوری اسلامی است. همین رسانه ی ملی که ما به آن انتقاد کردیم، در قضایای فتنه، نهم دی و... سنگ تمام گذاشت. ما می گوییم :شما که این توان را دارید که موج بسازید و سنگ تمام بگذارید، حالا که آقا امسال را سال فرهنگ اعلام کرده اند، در جریان سازی فرهنگی مخصوصا برای واجب فراموش شده ،امر به معروف ونهی از منکر جریان سازی زیبایی کنید و سنگ تمام بگذارید زیرا هم قابلیت و هم توان و هم نیروی آنرا دارید. اختلاف نظرهایی داخل خانواده ی ما وجود دارد. مردم یقین بدانند که مسئولین و کارشناسان مسئله را دنبال می کنند تا به بهترین وجه، آنگونه که مورد رضای خدا و مورد رضای حجت خدا یعنی ولی امر جضرت بقیه الله  و مورد خشنودی مقام معظم رهبری است، حل شود. نه کارشناسان،نه مجری ،نه تهیه کننده و نه مسئولین اجازه نخواهند داد که دشمنان از این مورد (سوء سلیقه یا کم کاری) سوء استفاده کنند. اگر کسی در مدیریتش یا وظیفه اش کم کاری کرده، هر کس کوتاهی کرده ،بین خود و خدایش ،استغفار کند.

با توجه به آیه ی بالا ،اگر ما به تکلیف مان عمل کنیم خدا هم ما را کمک می کند و رفقای ما، انبیاء ،امامان، شهدا و صالحین می شوند .ما به همه ی دلسوزان، علما و بزرگان و همه ی اندیشمندان، فرهنگ دوستان و امر به معروف و نهی از منکردوستان قول می دهیم که این مسئله باتدابیر خوبان ،در داخل خانواده ی صدا و سیما حل می شود. ما نباید اجازه ی بدهیم که بساطی پهن شود تا دشمنان سوء استفاده کنند. رسانه ی ملی، دانشگاه است و همه ی عزیرانی که بودند و هستند، دلسوز انقلاب و ولایت هستند .امیدواریم که اختلاف ها، سوء تفاهم ها و کمک کاری ها حل شود.

آقا فرموده اند : " اختلاف بستر سوء استفاده است." کارشناسان دور هم بنشینند و مباحثات طلبگی کنند که یا قانع بشوند یا قانع کنند بعد صورت همدیگر را ببوسند و  در آخر می گوییم که همه دلسوز هستند، نظر هر کس که درست باشد. برای همدیگر استغفار کنیم و دعا کنیم آنچه خیر است اتفاق بیفتد. انشاء الله توفیق دعا و عمل داشته باشیم.

منتخب صوتی سخنان دوست شادکن حجت الاسلام ماندگاری در برنامه سمت خدا 1393/2/24 یازده دقیقه

ادامه مطلب شامل تیتر  و  لینک اخبار + متن فونتی نامه

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( چهارشنبه 93/2/24 :: ساعت 12:8 صبح )


»» مژده مژده مژده

حرف ما هم از اول همین بوده که آقای هاشمی رفسنجانی دیروز فرمودند:

 

خاصیت ولایت فقیه همین است که مواظب باشد طغیان نشود.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( چهارشنبه 92/9/27 :: ساعت 12:0 عصر )
   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نکته یِ مهمی در باب شیعه گی!
پینگیلیسم سیاسی!
راز سانسور مارادونا
نیازمند گروه خون عشق مثبت
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
همیشه وقت رفتنهای هر روزه
کریم الصفح
پاییز پر خزان
زندگی به سبک گل
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
و ما امّا کران تا کران کر
#دیوانه گی_شبانه، این قسمت چرا به این درخت می گویند بید مجنون!؟
وای از این کتاب
تو به تاریکی عادت نکن
کمتر شنیده شده در باب تقوا
[همه عناوین(142)]