خبر را خواندم....
استاندار فارس:
«با عنایت به اینکه هیچکدام از شهدای گمنام عزیز از استان فارس نمیباشند،
احتمال عدم استقبال با توجه به شرایط ذکر شده می باشد.»
دلم گرفت...
باورم نمیشه بسیجی های غیرتمند استان فارس ساکت باشند...!!!
شاید فکر کردید که اگر تعرضی به جایگاه والای استاندار بشه، مورد لطف و رسیدگی خارج از نوبت قوه قضائیه بشین...
راحت باشید...چیزی نگفته که... دلش به حال شهدا سوخته و
خواسته یه وقت تشییعشون خلوت نباشه!
این بَده!؟
مطمئن باشید اگر کار بدی بود حتما رئیس جمهور بیانیه می دادند...
و اما سخن آخر:
کور خوندند اونایی که آرزوی خلوتی تشییع گلهای ما رو دارند....
ظهر که خونه رسیدم پیچ تلویزیون رو باز می کنم...
آقای استاندار هم ـ اگر این رو رو دارند که تا الان استعفا نداده باشند ـ
ایشون هم روشن کنند تا
سیه روی شود هر که در آن غش باشد.
حرمها رفته رفته خلوت و خلوت تر می شود
و این یعنی رونق جاده اربعین،
یاد این آیه افتادم:
و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا
من غبار جاده ی اربعینم؛ که نسیمِ برخاسته از بالِ زائرانِ سبکبار،آن را همچون قاصدکی سرشار از رهایی،به سوی بهشت کربلا پرواز می دهد.
قطعنامه که پذیرفته شد، گریستیم و فریاد کردیم که ای وای دیدی چطور شد!!!؟ ما شهید نشدیم. هر کی نمیدانست تصور میکرد که ما تا مرز شهادت رسیده بودیم و محروم شدیم... امام در انتهای آن پیام تاریخی گفته بودند: «خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن» یکی دو سال بعد هم آهنگران با نغمه زیبایش دائماً مثنوی فرید را به رخمان کشید که: «اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت، باز، باز است»
مرتضی یا همان سیدالشهدای اهل قلم آمد و اثبات کرد که این در باز است، و این روزها دیگر بازِ بازِ باز است، اما خدا کند کسی بی سعادت نباشد، نصیب ما از این همه گشاده دستی خدا، در بسط سفره آسمانی شهادت چیست!؟ در زمانه ای که خون شیعه از هر ملیتی افتخار می آفریند و پژواک لبیک یا حسین در شامات، هر صبح و شام حماسه ای نو می آفریند سهم ما فقط شده یک چیز و آن گفتنِ خَجلانه یِ: یا لیتنا کنا معکم.... همین و دیگر هیچ!
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
مرسوم شده است در شبکه های مجازی نقل قول از بزرگان؛ اون هم نه یکی نه دو تا نه صدتا، حتی یه بار که شمردم!!! تا نُه صد تا!؟
اونم نه یک موضوع دو موضوع، تا دلت بخواد، هر موضوعی که به فکرت برسه!
اونم نه فط از عالمان ادیان و مذاهب، از عالمان ابدان گرفته تا صاحبان فنون و پدران علوم! از زنِ مرده گرفته و تا مرد مُرده...
نقل قولهایی که بعضی هاشون عجیبن اما به ظاهرشون که نگاه می کنی خیلی هم نجیبن!
حالا ما این وسط چه کاره ایم!؟
اولا حالا که وسط جاده ایم
نذاریم دیگران بفهمن که ساده ایم.
خُب چه کار کنیم!؟ چه کار نکنیم!؟
هیچی!
حواسمون رو جمع کنیم تا گول اونا رو نخوریم.
و اما اقسام نقلها:
1. واقعا طرف همچنین چیزی رو فرموده:
2. طرف همچین حرفی نزده:
نقل های گنده کننده (مطرح کننده):
نقل های ترجمه شده:
عزیزان به هیچ وجه به اینگونه پیامها که نوعا بدون مدرک و ماخذ ارسال می شوند به ویژه پیامهایی که به اخلاق و دین مربوط میشه توجه عملی نکنید و حتماً اگر موضوعی به نظرتون رسید با یک عالم اهل فن مشورت کنید و هر غذایی را به مغزتان ندهید.
امید که روز به روز از میزان پیامهای بی مدرک و ضعیف السند کاسته شود.
ممنون که این مطلب رو تا انتها خوندید.