شک نکنید که بی دین و خنگ و احمقید
دشمن دینید، مثل ابن سعد و خولی و یزید
از بس که حقیر و فرومایه و خسید
مرگ هم کمتان است بس که ناکَسید
نفرین امتی کم است؟ هل من مزید؟
اللهم العن مُجرِمی جنایةِ الاسید
سعید نصراللهی نسب - 1393/8/4
دلم می خواهد لبخند بزنم اما خاطره کوچ پرستوها امانم نمی دهد. * امروز همه مرا با اشک می شناسند، گریه شناسنامه ام شده... و هیأت آشیانه ام ... * موسیقی محبوبم روضه، رقص دلخواهم شور و معشوق هایم هر کدام، نور علی نور * می خواهم بخندم اما صدای اهل آسمان حواس حسین پناهی درونم را پرت می کند به انتهای دشت تولا! درست می افتد وسط کرب و بلا * و در این لحظه من صدای فرشته ای را می بینم! (درست خواندید می بینم) که زمزمه می کند دیگر نخوانید این ترانه را، که کار تمام شد. * و ترانه این بود: یا عباس جی بالماء لسکینه.... * و من شنیدم که دستانش درخاک غنود. و شما می دانید و شنیده اید که شنیدن کی بود مانند دیدن! * با این همه من هر وقت به کلیت کربلا نگاه می کنم لبخند می زنم به سادگی نازنین ملائکه ای که داشتند آن روز خدا را نصیحت می کردند و می گفتند: قالوا أ تجعل فیها من یفسد فیها!؟ * و خدا را که اگر نعوذ به، با شعری می خواست جوابشان را بدهد به جای انی لا اعلم مالا تعلمون به سبک دشتی می خواند: تو مو می بینی و من پیچش مو ..... تو ابرو من اشارتهای ابرو؛ و آخر جلسه هم لابد می خواند: کجائید ای شهیدان خدایی.... بلاجویان دشت کربلایی ... کجایید ای سبکبالان عاشق ... پرنده تر ز مرغان هوایی... البته چند تا دعا هم می کرد که فرشته ها باید آمین می گفتند که اولین اش این بود: خدا آمین گوی بلند رو لال از بهشت نمیران و دعای دومش شاید این می شد که خدا (خودم) بصیرت فرشته هام رو بالا ببر و... * بگذریم، داشتم می گفتم وقتی به کلیت کربلا نگاه می کنم. بهت فرشته ها گل لبخندم را حتی در اوج گریه وا می کند و ایمان می آورم به سروده ی جدی سرورم سیده زینب (روحی لتراب مرقدها الفداء) که ما «رآیت الا جمیلا» * تمت الان - الجمعة - 2/8/1393 06:35 تقدیم به دوستانی که هنوز یادم نرفته دوستشان دارم.
سعید نصراللهی نسب
(راستی مثل همیشه اولش یادم رفت بگم الان می گم ان شاء الله که هنوز دیر نشده باشه. اللهم عجل لولیک الفرج)
آنچه که در عنوان مطلب نوشته ام بسیار دقیق و ظریف است و هیچ قلب سلیمی از آن برداشت سوء نمی کند.
حجاب از منظر اسلام یک واجب مثل سایر واجبات است و ما حق نداریم با پدیده بدحجابی طبق سلیقه خودمان رفتار کنیم و اصولا در امر معروف و نهی از منکر نکاتی مهم است.
1. از خود شروع کنیم. (البته این لزوما به این معنا نیست که تا انسان کامل نشدیم از این فریضه الهی دست برداریم.)
2. حق نداریم در مسیر اجرای این دو فریضه گلچین کنیم و هر آنچه را که دلمان خواست از آن نهی کرده و یا به آن امر کنیم. (واضح است که منظورمان نفی الاهم فالاهم نیست)
3. نگاهی عاشقانه و یا حد اقل مشفقانه نسبت به بندگان خدا داشته باشیم.
4.
5. لطفا شما هم به تعمیق بحث کمک کنید.
سخنان بسیار مهم حجت الاسلام ماندگاری در برنامه سمت خدا 28 خرداد 1393 + صوت
(قراردادن لینک سخنان به معنای تایید 100% فرمایشات ایشان نیست اما جهت گیری کلی ایشان بسیار مورد تایید است)
یادش بخیر!؟
ساعت 22 و 30 دقیقه 22 خرداد1367
عملیات بیت المقدس هفت
شهید شعبان کهنوجی
شهید عباس جمالی
شهید محمد مهدی پرتوی
شهید عباس محمدیان
شهید عباس عابدینی
شهید مجتبی اسدی
شهید شهید شهید و شهید
یادشان گرامی
***
آن شب چه گرم بود و خاک شلمچه وقتی که می تپید چه نرم بود!
آن شب چه روشن بود و منورهای سپاه ظلمت جشن ما را چراغان کرده بودند!
آن شب چقدر آب آن بیست لیتری سنگر عراقی ها گرم بود.
آن شب چقدر آسمان زمین را نگاه می کرد.
انگار داشت آخرین هزاره لشکر پرستوهای خمینی را گلچین می کرد.
آن شب آخرین عملیات رهایی بود راه شهادت اما هنوز باز بود.
آن شب فردا که شد وداع ما با شلمچه آغاز شد.
26 سال میگذرد، گفتنش آسان است، خودش یک عمر است.
یادش بخیر!؟ نمی دانم!
شهادت قسمت ما می شد ای کاش! می شد!؟
نمی دانم! ولی، یادش بخیر.
امشب اما جام جهانی هم همین ساعت افتتاح می شود ما کدام سوی خطیم!؟
دیشب در مسیر مقصد سفرم بیتی گفتم که پرده از این راز بر می دارد و بعد از آن نیز تصویری که ادعایم را ثایت می کند:
باز مشهد مرا اینویت کرد سیستم داسِ دلم را اِیت کرد
باز مشهد مرا invite کرد سیستم dos دلم ر ا eight کرد
و اما عکس تم زیبای ویندوز هشت ایرانیان! نه فقط ایرانیان
iraanian`s Windows 8