سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
سرباز نبرد نرم
 
 RSS |صفحه اصلی|ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نامه ای دیگر به هاشمی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای هاشمی

سلام علیکم

در خبرها داشتیم و شما نیز حتما در بولتن های گوناگونی که برایتان ارسال می شود دیده اید که وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی دستور تبلیغات جهانی علیه دکتر محمود احمدی نژاد و دولت وی را آغاز کرده است سؤال من و دهها هموطن شما از شما این است که چگونه است که پس از این دستور نامه سرگشاده شما علیه منتخب محبوب ملت منتشر می شود، قطعاً ذهن ملت آن را به فال نیک نخواهد گرفت. آیا شایسته نبود که جنابعالی که خود را سنگ صبور این ملت می دانید لااقل بروز این عصبانیت را به زمانی دورتر موکول می کردید؟ یعنی حماسه حضور میلیونی تهرانی ها در مصلی این قدر برایتان ناگوار بود؟ یا اینکه حضور تبریزی های غیور در استقبال در مردی از جنس خودشان اینچنین آشفته تان کرده است؟

براستی اگر امامی که اینقدر از او دم می زنید رفتارهای اینچنینی شما را می دید چه می کرد؟ البته روشن است که شما رگ خواب امام دستتان بود و عرصه را آنچنان مدیریت می کردید که امام به خاطر مصلحت اسلام عزیز جام های متعدد زهر را نوش کند. خیلی عجیب است یک اتومبیل فکستنی جزو ملزوماتش حتما آمپر بنزین هست تا اینکه وسط راه نماند، اما ماشین جنگی ما در دفاع مقدس فاقد این آمپر بود؟ تا کار بدانجا رسد که ناگهان قلب امام عزیزمان را با جمله «دیگر نمی توانیم ادامه دهیم» آنچنان به درد آورید که...

جناب آقای هاشمی کیست که منکر نقش شما در تعیین فرمانده سپاه، نخست وزیر و رئیس مجلس پس از خودتان و رئیس جمهور پس از خودتان نباشد؟ آن هم مهره هایی که ضعف خودشان را همیشه پشت شما پنهان می کردند؟ آری باید چنین می شد تا هاشمی بزرگ جلوه کند باید دولتی سرکار میامد تا وقتی نوبت به شما می رسد همه بگویند وای چه رئیس جمهور توانمندی! این روزها چنان دم از عدل و انصاف و قانون می زنید که هر کس نداند فکر می کند وای چقدر هاشمی مظلوم است! عالیجناب! دلتان نمی آید باور کنید که امروز دیگر زمانه شما نیست؟ صحبتهای دختر هتاکتان را نشنیده اید که در اجتماع اهریمنی آزادی، رئیس جمهورمان را چگونه به استهزا گرفت و شاهد هدم ارکان نظام در یاوه گویی های هم پالگی های خود بود!؟ ببخشید عالی مقام! سؤال بیجایی کرده بودم چون قبلا فرموده بودید در کار بچه هایتان دخالتی نمی کنید! ای کاش ملت را نیز فرزندان خود می دانستید و در کار آنها هم دخالتی نمی کردید!

والامقام! بالاترین جمله ای که از آن یاد می کنید و آن را مدال افتخار خود می دانید این جمله از امام است که:

«هاشمی زنده است چون نهضت زنده است»

همان موقع با وجود سن کمم به حکمت امام آفرین گفتم که عجب حرفی زده اند که ما حصلش این است که هاشمی بداند که او مرهون نهضت است نه نهضت مرهون او اما شما اشتباهی متوجه شدید اینگونه که:

چون هاشمی زنده است نهضت زنده است!!!

حاج آقا اگر خیلی شک دارید که تمامیت خواهید خوب است به حوادث نماز جمعه دوهفته اخیر رفسنجان رجوعی داشته باشید و اوج مردمداریتان را در ردپای آشکارتان جویا شوید... در پایان یک بار دیگر به شما توصیه می کنم به دامان ملت برگردید و اگر حسابتان پاک است از مباحثه و مناظره باکتانن نباشد و این را بدانید که در قبل و بعد از انتخابات اگر خونی از جوانی ریخته شود از هر طیفی که باشد آن را ملت به حساب شما خواهند گذاشت که با نامه سرگشاده تان عملاً تحریک به شورش و بلوا کرده اید.

والسلام



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( پنج شنبه 88/3/21 :: ساعت 1:29 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نکته یِ مهمی در باب شیعه گی!
پینگیلیسم سیاسی!
راز سانسور مارادونا
نیازمند گروه خون عشق مثبت
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
همیشه وقت رفتنهای هر روزه
کریم الصفح
پاییز پر خزان
زندگی به سبک گل
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
و ما امّا کران تا کران کر
#دیوانه گی_شبانه، این قسمت چرا به این درخت می گویند بید مجنون!؟
وای از این کتاب
تو به تاریکی عادت نکن
کمتر شنیده شده در باب تقوا
[همه عناوین(142)]