• وبلاگ : سرباز نبرد نرم
  • يادداشت : از متقلبترين تا دموکراتترين
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دوست عزيز، من جزو آن دسته از هواداران 88 موسوي و 76 تا حالاي خاتمي هستم كه ادعاي تقلب در 88 را شنيدم ولي نه رد و نه تأييد كردم (نه اين كه مطمئن باشم نشده، بلكه چون قابل اثبات نيست، و انسان چيزيي را كه نمي‌تواند اثبات كند نبايد به زبان هم بياورد) و متنقد اين ادعاي موسوي بودم اما از سوي مقابل، واكنش نظام به اعتراض او و هواداران‌ش را هم به‌هيچ‌وجه با عقلانيت‌يي كه امسال ديديم و هميشه انتظار داشتيم متناسب نديدم و بي‌طرف شدم.
    آخر نظام‌يي كه تقلب در مرام‌ش نيست چرا سيستم اس‌ام‌اس را از ظهر روز انتخابات قطع كرد؟ چرا يك ميزگرد يا مناظره تشكيل نداد تا تكليف امثال ماها روشن شود و ابهام‌مان برطرف شود؟ چرا مجوز يك تجمع در يك ورزشگاه را نداد تا انرژي آن‌ها تخليه شود؟
    تا وقت‌يي در فضايي آرام و بي‌تعصب استدلال‌هاي طرفين سال 88 را نشنيده باشم نظر من اين خواهد بود كه در هر دو سوي ماجرا ندانم‌كاري و خبط جدي وجود داشت، زيرا بزرگان و عقلاي هر دو طرف اسير هيجانات هواداران خود شدند.
    ضمناً من بسياريي از مدعيان تقلب را مي‌شناسم كه صادقانه معتقد اند تقلب بدون اطلاع ايشان رخ داده و از ايشان متوقع اند كه چرا ادله و استدلال‌ها را بررسي‌نكرده اين احتمال را رد كردند.